منشی همه کاره، فیلم محبوب خیلی از فیلمسازان مهم سینما، که به عنوان سریعترین فیلم تاریخ سینما شناخته می شود چرا که در یک فیلم معمولی حدود 90 کلمه در دقیقه بین بازیگران رد و بدل می شود اما در این فیلم این نرخ حدود 240 کلمست. بخاطر همین سریعترین فیلم پردیالوگ تاریخ سینماست و این رگبار کلمات  فقط یک امر تزئینی نیست بلکه داستان عمیقیست درباره عشق، کار، سیاست و دشواری کنار گذاشتن حرفه خود را بازگو می کند.این کمدی اسکروبال کلاسیک یکی از معروفترین و بهترین فیلم های کمدی و روزنامه ای تاریخ سینما و یکی از آثار درخشان هاوارد هاکس است که بار ها و بار ها می توان آن را دوباره دید.

داستان عشقی در التیماتوم

صحنه ساده و البته بسیار موثره، والتر برنز با بازی کری گرانت، سردبیر یک روزنامه بزرگ در نیویورک است که همسر سابقش به اسم هیلدی جانسون با بازی رزالیند راسل در این روزنامه خبرنگاری می کند. روزی هیلدی به دفتر روزنامه با یک خبر بزرگ می آید آن هم اینکه قرار است شغل خود را رها کرده و باید با بیمه فروشی به اسم بروس بالدوین ازدواج کند.

والتر استعفای هیلدی را قبول نمی کند و از وی میخواهد با هم آخرین خبر رو در روزنامه در رابطه با اعدام غریب الوقوع ارل ویلیامز را کار کنند. ارل ویلیامز یک حسابدار خجالتی بوده که در پرونده ای مملو از سو استفاده های سیاسی و هیستری روزنامه های زرد متهم به قتل یک پلیس شده است.

بیشتر صحنه های فیلم در دفتر روزنامه روبروی زندان می گذرد جایی که خبرنگاران سیگار می کشند شایعه پراکنی می کنند و منتظر وقوع اتفاقات هستند.

داستان فیلم بسته و بسته تر می شود بدون اینکه پایان خود را لو بدهد هرچقدر به اعدام نزدیکتر می شیم هیلدی سخت تر می تواند کیس را ول کند وی مدام به دیگران می گوید که بعد از این خبر می رود اما هر پیچش تازه، هر تلفنی که زنگ می زند و هر گزارش تازه ای که میرسد دوباره او را به میز کارش بر میگرداند.هاوکس تصمیم نهایی ای را که او می گیرد تا لحظات آخر پنهان نگه می دارد طوری که کشمکش میان هر دو سو، به اوج خود می رسد.

معرفی کارگردان: گئورگ ویلهلم پابست

از صفحه اول تا تغییر نقش اصلی

منشی همه کاره  اقتباس هاوارد هاکس از نمایشنامه «صفحه اول» بن هکت و چارلز مک آرتور است که در سال 1931 نیز فیلمی با همین اسم از آن ساخته شده بود در نمایشنامه اصلی هم سردبیر و هم خبرنگار مرد هستند. هاکس در ابتدا قصد داشت که اقتباس وفادارانه از این نمایشنامه بسازند اما به طور آزمایشی در روخوانی متوجه شد که یک خانم می تواند دیالوگ ها را بهتر از مرد ادا کند این شد که داستان نمایشنامه را تغییر داد و به دنبال کارول لومبارد برای بازی در این فیلم رفت.

در فیلمنامه جدید هاکس، هیلدی تبدیل به همسر سابق والتر شد زنی که بین زندگی ساده و آرام بروس، و زندگی خطرناک اتاق خبر باید انتخاب کند با اینحال استخوان بندی فیلم همچنان مبتنی بر نمایشنامه اصلیست اما هر تصمیم در فیلم هاکس یک جنبه عاشقانه و احساسی نیز به ماده خام اصلی اضافه کرده است.

همانطور که در بالا گفتم کارول لومبارد انتخاب اول هاکس برای این نقش بود کارول لومبارد به دلیل اینکه قراردادش با استودیو تمام شده بود دستمزد بسیار بالا می خواست این شد که هاکس بدنبال کاترین هپبرن رفت ولی استودیو با انتخاب وی مخالفت بود چون فیلمهای اخیرش فروش زیادی نداشتند در آخر هاکس جین آرتور را انتخاب کرد که قبلا با وی کار کرده بود اما وی نیز متعهد به پروژه دیگری بود و نتوانست در این اثر حضور پیدا کند نتیجه این شد که رزالیند راسل با علم به اینکه فیلم بدون بازیگر اصلیست خودش به دفتر هاکس رفت و سرعت ادای دیالوگ راسل باعث شد هاکس وی را انتخاب کند.

منشی همه کاره و کمدی اسکروبال

در دهه سی و چهل میلادی، کمدی اسکروبال یکی از مهمترین ژانرهای سینمای آمریکا تبدیل شد ژانری که در واکنش به بحران اقتصادی و میل تماشاگران به فرار از فشار های اجتماعی شکل گرفت کمدی اسکروبال بر خلاف کمدی های اتکا بر موقعیت، بر پایه برخورد های سریع، شوخ طبعی های کنایه آمیز، بازی های کلامی و رابطه های احساسی بنا می شد فضای این فیلم ها معمولا شهری بود که در آن سرعت شهر به داستان منتقل می شد دهه سی با بحران بزرگ اقتصادی همراه بود و همین باعث شد فیلمسازان با طنز تند و شیرین به ساخت آثاری روی بیاورند که علاوه برخندوندن بیننده، انتقادی از ساختارهای قدرت و طبقه های دیگر اقتصادی در جامعه آمریکا به وجود آورد.

زنان نقش کلیدی در کمدی اسکروبال داشتند دیالوگ ها با ریتمی نفس گیر رد و بدل می شد زنان معمولا نقش بازیگر، وکیل، منشی و یا حتی وارث خانواده را بازی می کردند و تضاد زیادی با مردان فیلم بوجود می آوردند. کلمات در فیلم های اسکروبال،نه فقط وسیله انتقال اطلاعات، بلکه میدان جنگ شخصیت ها بود. فیلمسازانی مثل هاوارد هاکس، فرانک کاپرا و پرستن استرجز با استفاده از طنز های دوپهلو و بازی های کلامی توانستند قواعد کمدی را تغییر دهند.

کمدی اسکروبال در دهه چهل به نقطه اوج خود رسید جهان پس از جنگ جهانی دوم تغییر کرده بود، زنان در نیروی کار حضور پررنگ تری پیدا کرده بودند و همین تغییر اجتماعی در فیلم ها نیز بازتاب یافت.کمدی اسکروبال کم کم مسیر خود را به سوی کمدی های رمانتیک مدرن باز کرد و بخشی از اثر آن را حتی در سریال ها کمدی چند دهه بعد سینمای آمریکا میشه دید. منشی همه کاره بهترین فیلم اسکروبال تاریخ سینماست و بعدا درباره این ژانر کمدی توضیحات بیشتری برای شما خواهم نوشت.

پیشنهاد برای دیدن: بودن یا نبودن

هنر هاوارد هاکس

سبک کاری هاوارد هاکس این استاد مسلم سینما را در همه فیلم های وی میشه دید میتوان تم اصلی فیلم هایش را چه در وسترن چه در فیلم های کمدی اش را در یک جمله تعریف کرد گروهی از افراد که تحت فشار اجتماعی یا سیاسی قرار گرفتند و تحت این فشار به رشد شخصیتی برای غلبه بر مشکلات می رسند.

مهمترین امضای هاکس در این فیلم دیالوگ های داخل هم است هاکس بدنبال این بود که رکورد سریعترین دیالوگ گویی را داخل فیلم داستانی ثبت کند رکوردی که در دست فیلم صفحه اول بود. وی از بازیگران خواست که تو حرف هم بیایند خارج از دیالوگ بداهه گویی کنند و برای ضبط این دیالوگ ها از تعداد زیادی میکروفون داخل صحنه استفاده کرد. نتیجه این بود که دیالوگ ها به صورت واقعی ضبط شدند و روند دیالوگ به نوبت که در فیلم ها یک سبک معمول بود را تغییر دادند. بازیگر ها حرف همدیگه را قطع می کنند و موضوع صحبت را وسط حرف تغییر مدهند و وسط مونولوگ گفتن دیگری ، حرف کنایه آمیز می زنند.

یکی دیگر از نشانه های هاکس، زن هاکسیست. کاراکتر زنی که به اندازه بازیگر مرد، توانمند، خنده دار و سر سخت است. هیلدی جانسون یکی از نمونه های بارز زن هاکسیست که در این فیلم از باقی خبرنگارا هوشمند تر است و واقعا لایق حرفه خود است.

هاکس از فضا نیز مانند نوعی فیلمنامه نامرئی استفاده می کند. در اتاق خبرنگاران، هرکسی که مرکز قاب را در اختیار دارد لحظه را در اختیار گرفته است. والتز در اتاق پرسه می زند روی میز ها خم می شود و وارد نمای دیگران می شود.هیلدی وقتی کاملا در حالت خبرنگاریست کنترل بصری را به دست می گیرد می ایستد حرکت می کند و برای رسیدن به تلفن مردان را از جلوی راهش کنار می زند.

بروس، یک بیگانه است اغلب به لبه های قاب رانده می شود یا در چهارچوب در گیر می افتد و به صورت بصری از جریان واقعی ماجرا بیرون نگه داشته می شود. بدون حتی یک دیالوگ، دقیقا احساس می کنی چه کسی به این جهان تعلق دارد.

برای مطالعه بیشتر : راهنمای لنز های عکاسی

نکته های جالبی درباره منشی همه کاره

فیلم پر از جزئیات ریز، شوخی های پنهان و داستان های جذاب پشت صحنست. فیلمنامه فیلم به طرز مشهوری بسیار حجیم و حدود 191 صفحه بود اما نسخه نهایی فیلم فقط 92 دقیقست. در یک فیلمنامه معمول هالیوودی معمولا هر صفحه برابر یک دقیقست و هاکس و بازیگرانش توانستند حدود سه ساعت دیالوگ را در 90 دقیقه فشرده کنند.

فیلم پر از شوخی های درونی و ارجاعات مخفیست. والتر از مرد بدبختی به نام «آرچی لیچ» حرف می زند که آرچی لیچ نام واقعی کری گرانت بود شوخی که خودش در فیلم گذاشت تا پرسونای ستاره ای و پرزرق و برقش را دست بیندازد.

رزالیند راسل که نگران بود به اندازه پرانت جمله های طلایی و خیره کننده ندارد مخفیانه یک نویسنده شخصی استخدام کرد تا دیالوگ هایش را قوی تر کند.هاکس به بداهه پردازی تشویق می کرد بنابراین او شوخی های تازه را یواشکی وارد صحنه ها کرد.

نکته جالب دیگر اینکه کلمبیا پیکچرز کپی رایت فیلم را در اواخر دهه 60 تمدید نکرد و فیلم وارد مالکیت عمومی شد.نسخه های ارزان و بی کیفیت از همه سرجا در آوردند.

در نظام کپی رایت آمریکا پیش از سال 1976، فیلم ها باید پس از 28 سال دوباره ثبت و تمدید می شدند. اگر استودیو اینکار را انجام نمی داد اثر به طور خودکار وارد مالکیت عمومی می شد. برای منشی همه کاره این زمان اواخر دهه 60 بود و کلمبیا پیکچرز تصور می کرد آثار کلاسیکش دیگه ارزش مالی ندارند و منشی همه کاره هنوز در آن زمان یک شاهکار سینمایی محسوب نمی شد.

نتیجه مالکیت عمومی درآمدن فیلم، این بود که افراد زیادی توانستند این فیلم را به شکل های مختلف ببیننند نتیجه این شد که فیلم به طور گسترده در مدارس و دانشگاه ها و جاهای دیگر پخش شود امروز بر خلاف اواخر دهه 60، این فیلم یکی از بزرگترین کمدی های اسکروبال شناخته می شود و در فهرست 100 کمدی برتر انستیتوی فیلم آمریکا در رتبه 19 قرار گرفته است.

معرفی کتاب: سکه سازان اثر آندره ژید

چرا منشی همه کاره هنوز ارزش دیدن دارد؟

بیشتر فیلم های دهه 1940 برای بیننده امروز کمی غریب و نامانوس به نظر می رسد اما منشی همه کاره اینطور نیست. ریتم نفس گیر و سیالی که دارد بیشتر شبیه دنیای امروز پیام رسانی، اسکرول بی پایان و چند وظیفگیست تا ضربآهنگ سنگین فیلم های کلاسیک.

اتاق خبر فیلم نمونه اولیه چرخه خبر آنلاین امروز است جایی که اطلاعات و شایعه در لحظه به هم برخورد می کنند آدم ها اخلاق را برای تیتر معامله می کنند و هیچکس واقعا از سیستم خارج نمی شود.

هیلدی قرار نیست زن قوی نمایشی باشد او یک حرفه ای واقعیست که عاشق کارش است و وقتی از ترک شغل و زن بودن حرف می زند فشار های اجتماعی و ترس فرسودگی را هم زمان حس می کنیم.

مهمتر از همه این ها فیلم واقعا سرگرم کنندست.کری گرانت حالت دو رگه جذابیت و بی شرمی را دارد و رزالیند راسل توانسته است هیلدی را به شخصیت آشفته و درخشان تبدیل کند.با وجود سرعت بی نظیر فیلم بی نظم نیست و نوعی هرج و مرج کنترل شده است که کارگردانی مثل هاکس دقیقا می دانست تماشاگر چقدر می تواند از آن لذت ببرد.

برای هرکسی که به هاوارد هاکس، کمدی اسکروبال، تاریخ دیالوگ نویسی یا فقط یک تجربه سینمایی لذت بخش علاقه دارد دیدن منشی همه کاره ضروریست. این فیلم از آن دسته کلاسیک هاییست که لازم نیست برای درک آن خود را ریتم قدیمی تطبیق دهید خودش با سرعتی سرسام آور می تازد و از شما می خواهد همراهش بدوید.در نهایت اگر به تاریخ سینما علاقه مندید منشی همه کاره فیلمیست که باید ببینید.