یک سالن سینما را در دهه 1920 تصور کنید تصاویر صامت پشت هم در حال پخش برای بیننده ها هستند بازیگران در حال اجرای پانتومیم خودشان هستند و پیانیست در حال اجرای موزیک برای صحنست و ناگهان خلاف انتظار همگان یکی از بازیگران شروع به صحبت می کند تمام تماشاگران از شنیدن صدا در سینما به وجد می آیند و آن بازیگر در ادامه می گوید: صبر کنید، صبر کنید، شما هنوز چیزی نشنیدید”. این صحنه از فیلم «خواننده جاز» محصول 1927 پایان عصر صامت بود و سینمای مصوت متولد شد. در این مقاله درباره ورود صدا به سینما توضیحاتی به شما خواهم داد از اولین تلاش هایی که برای ضبط صدا و پخش همزمان آن با تصویر صورت گرفت تا دوران طلایی فیلم های مصوت و تاثیر فرهنگی و اقتصادی آن.
برای آشنایی بیشتر با تاریخ سینما به مقاله تولد سینما مراجعه کنید.
اولین رویاهای سینمای مصوت
از اولین روز های تولد فیلم، مخترعین بدنبال روش هایی برای همزمانی صدا و تصویر بودند.توماس ادیسون که در سال 1877 فونوگراف را برای ضبط صدا اختراع کرده بود بدنبال سینک کردن صدا بر روی فیلم بود.در سال 1894 دستیار ادیسون، ویلیام دیکسون یک فیلم تجربی با ضبط زنده صدا درست کرد که در این فیلم یک ویالونیست در حالی که دو مرد در حال رقصیدن هستند به نواختن می پردازه که این تجربه کوتاه اولین تجربه در ضبط صدا در فیلم محسوب میشه.
بیشتر بخوانید : از عکس به تصاویر متحرک، پیشگامان سینما
ادیسون خیلی زود کینه توفون را اختراع کرد که یک کینه توسکوپ بود که برای پخش صدا به فونوگراف نیز متصل شده بود. بیننده ها برای دیدن فیلم و شنیدن صدا به کابین هایی میرفتن که صدا و تصویر توسط یک تسمه همزمان با هم پخش می شدند. با وجود خلاقیت ادیسون، مشکلات تکنیکی و یک نفره بودن این سیستم به این معنا بود که عمر کینه توفون کوتاه خواهد بود.
در همین دوران مخترعین دیگر در جاهای مختلف دنیا به دنبال ضبط صدا بودند در فرانسه مخترعی به اسم لئون گومون، کرونوفون را در سال 1902 اختراع کرد. در انگلیس سسیل هپوورت با دستگاهی به اسم ویوافون توانست فیلم های کوتاه مصوت بسیاری در اوایل قرن بیستم تولید کند. فیلم ساز آلمانی اسکار مستر یک دستگاه همگام سازی مکانیکی صدا و تصویر اختراع کرد و در سال 1908 توانست در هر پخش فیلم، صدا ی ضبط شده را نیز پخش کند. این مبدعین نشان دادند که مخاطبین سینما می توانند حتی با صدا های ابتدایی که با تصویر ضبط شده به وجد بیاند و جذب تصاویر بشند.

بیشتر بخوانید: اریش فون اشتروهایم، کمال گرای صامت
با اینحال موانع بسیاری بر سر سینمای مصوت باقی مانده بود سیستم های اولیه از ضبط های بوقی آکوستیک استفاده می کردند که نمیتوانست سالن تئاتر را با صدا پوشش بده، سینک کردن دقیق دیسک صدا و تصویر نیز با خطا و مشکلات زیادی همراه بود یک خطای ساده می توانست کل دیالوگ را خارج از سینک قرار بده. از طرف دیگه سینمیا صامت به عنوان یک استاندارد برای استودیو ها پذیرفته شده بود بخاطر همین علاقه ی چندانی به ورود صدا به سینما نبود. تصور بر این بود سینمای صامت به تکاملی رسیده است که هر بیننده متوجه زبان و بیان آن می شود و ممکن بود اضافه کردن صدا به این مدیوم، همه نرم ساخته شده را تغییر بده بخاطر همین استودیو های فیلمسازی از سرمایه گذاری بر ضبط صدا خودداری می کردند چرا که فکر می کردند به ریسکش نمیارزد.
اختراعاتی که جاده مصوت را سنگفرش کرد
در اوایل دهه اول قرن بیستم تکنولوژی داشت به رویای مخترعین نزدیک می شد یک اتفاق بزرگ اختراع لامپ «آدیوآن» توسط لی.دی فراست در سال 1907 بود. این لامپ خلا میتوانست صدا ها را بلندگو تقویت کنه و صدای پخش شده را مناسب سالن های بزرگ سینما بکنه. این اتفاق باعث می شد که جمعیت بزرگتری بتونه صدای فیلم یا دیالوگ رو به طور کامل بشنوه. دی فراست در سال 1919 توانست فونوفیلم را که فرآیند صداگذاری نوری بر روی فیلم بود را اختراع کنه.

بر خلاف ادیسون، اختراع دی فراست میتونست صدا را مستقیما بر نوار فیلم ضبط کنه که باعث می شد صدا و تصویر به طور همزمان و قفل شده روی همدیگه قرار بگیرند. بین سال های 1923 تا 1927، دی فراست فیلم های خیلی زیادی با فونوفیلم درست کرد و در بعضی سالن های مخصوص به نمایش گذاشت. استقبال بینندگان نشان داد که مخاطبین دوست دارند صدا را بشنوند با اینحال هالیوود همچنان با این اختراع مخالفت می کرد و معتقد بود این وسیله گران قیمت به ریسک تغییر ساختاری که ایجاد می کند نمیارزد.
بیشتر بخوانید: نقش سایه ها در روایت و سینما
در آن سوی اقیانوس اطلس، سه مخترع آلمانی داشتند مسئله ثبت صدا بر روی فیلم را به گونه دیگری حل می کردند. در اسل 1919، یوزف انگل، یوزف ماسول و هنس ووگت فرآیند «تری ارگون» را به ثبت رساندند. در این فرآیند از سلول های فوتوالکتریک برای ثبت امواج صدا بر روی فیلم با ظرفیت چگالی متغیری نوری استفاده می کردند.در فرآیند تری ارگون، از یک چرخ گردنده برای ثابت کردن حرکت فیلم استفاده می شد که از تغییر سرعت های لحظه ای که باعث بروز خطا در سیستم های قبلی می شد جلوگیری می کرد.در دهه 1920 اسودیو های اروپایی و سپس استودیوی فاکس آمریکا از این تکنولوژی برای ایجاد دوربین و پروژکتور استفاده می کردند در حقیقت استودیو فاکس حق تری ارگون را در سال 1926 برای تقویت سیستم صدایی خود به صورت مخفیانه خرید تا برای اولین بار در بخش های خبری از آن استفاده کنند.
بیشتر بخوانید: اختراع دوربین، نگاهی اجمالی به تاریخ ثبت تصاویر
در حالی که ثبت صدا بر روی فیلم پیشرفت می کرد دیگران در ضبط صدا بر روی دیسک نیز به توفیق هایی دست یافتند شرکت AT&T ، با پیشرفت تکنولوژی تلفن، اختراع میکروفون و بلندگو های جدید، کیفیت ضبط صدا را افزایش داد. در اواسط دهه 1920 آن ها توانستند با استفاده از دیسک های فونوگراف 16 اینچی که توسط یک موتور با فیلم همزمان شده بود یک صدای شفاف و واضح در سالن سینما ایجاد کنند. این سیستم در نهایت به بلندگو های قوی تری مجهز شد و به سیستم « ویتافون » معروف گردید. این سیستم در نهایت استودیو ها رو مجبور کند که رو به سینمای مصوت بیاورند.
برادران وارنر و ویتافون، اولین آزمایش صدا
در سال 1925 برادران وارنر یک استودیو کوچک فیلمسازی بود که قصد داشت وارد لیگ بزرگان بشود. سم وارنر یکی از چهاربرادر وارنر، تحت تاثیر سیستم صدای شرکت وسترن الکتریک در آزمایشگاه بل قرار گرفت. او قصد داشت از این تکنولوژی نه فقط برای ثبت دیالوگ بلکه برای ضبط تمام صداهای استفاده شده در فیلم استفاده کند. در همان سال برادران وارنر، یک قراردادی برای استفاده انحصاری از ویتافون بستند و با هزینه بسیار زیاد تجهیز استودیو و سینماها را شروع کردند. این قمار برادران وارنر توسط منتقدین به سخره گرفته شد استودیو های دیگر فکر می کردند به محض اینکه بیننده صدای واقعی بازیگران را بشنوند شروع به مسخره کرده و نادیده گرفتن آن فیلم ها می کنند و معتقد بودند این سیستم در وسط پخش خراب خواهد شد و نارضایتی بیشتری برای بینندگان خواهد آورد. با اینحال برادران وارنر پاپس نکشیدند و قصد داشتند هرجور شده باعث ورود صدا به سینما بشوند و کار خود را با ساخت فیلم های کوتاه مصوت و اجراهای وودویل که نوعی نمایش های سرگرم کننده که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در آمریکا رواج داشت کردند.

اجراهای وودویل معمولا یک اجرای جداگانه بود که با نمایش کوتاه و کمدی، آواز و رقص، تردستی و شعبده بازی، تقلید صدا، و نمایش حیوانات همراه بود و طرفداران زیادی در آن دوران داشت.
در ششم اگوست سال 1926، برادران وارنر فیلم « دون خوان» را که اولین فیلم داستانی با صدای همزمان بود را پخش کردند. دون خوان دیالوگ نداشت اما صداها و افکت های صوتی واقعی بر روی دیسک های ویتافون ضبط شده بود و همراه فیلم پخش می شد.
بعد از پایان فیلم، یک سری فیلم های کوتاه دیالوگ دار برای بینندگان پخش شد بخصوص یک مونولوگ از آل جولسون که باعث حیرت بینندگان شد چرا که تا به امروز ندیده بودن بازیگری بتواند بر روی فیلم بخواند و صدای آن نیز همزان بدون نقص پخش بشود. این آزمایش کوچک باعث شد که برادران وارنر از ریسک خود مطمئن شوند.
در سال 1927 آن ها شروع به تهیه خواننده جاز کردند و در آن از صداهای ضبط شده بر دیسک ویتافون در یک فیلم بلند استفاده کردند. وقتی خواننده جاز در 6 اکتبر 1927، اکران شد با وحود اینکه بیشتر فیلم دیالوگ نداشت و فقط تکه هایی از آن توسط آل جولسون دوبله شده بود باعث شگفتی در حضار شد. در بخشی از فیلم جولسون مستقیما خطاب به بینندگان آن جمله معروف خود را می گوید که “شما هنوز چیزی نشنیدید.” این نقطه جایی بود که سینمای صامت به پایان خود رسید چرا که باقی استودیو های هالیوود متوجه شدند که وورد صدا به سینما قطعیست و تبدیل به استاندارد جدید سینما خواهد شد.

جالبه که بدانید که خواننده جاز، در سینماها بسیار پرفروش بود با اینکه هزینه 422 هزار دلاری برای برادران وارنر داشت اما تا سال 1931، بیش از 2 میلیون دلار فروخته بود و باعث افزایش سهام برادران وارنر شده بود.
در سال 1928 چراغ های نیویورک اولین فیلم بلندی بود که تمام فیلم دیالوگ های ضبط شده داشت این فیلم که حدود 23 هزار دلار خرج آن شده بود حدود یک میلیون دلار فروش کرد و ثابت کرد بینندگان واقعا به صدا استقبال نشان خواهند داد.
موفقیت این دو فیلم باعث شد که باقی استودیو ها بدنبال تجهیز استودیو و سالن های خود بیفتند و در سال 1929 سینمای صامت به پایان خود رسید و ورود صدا به سینما تکمیل شد چرا که تقریبا همه فیلم ها در آن سال مصوت بودند و تمام سالن های سینما در سرتاسر جهان وسایل صدا را نصب می کردند.
تغییر صنعت، از شک به امپراطوری صدا
افزایش فیلم های مصوت، سریعا صنعت را دستخوش تغییر قرار داد. بعد از اینکه خواننده جاز ثابت کرد بینندگان فیلمای مصوت را دوست خواهند داشت شک اولیه هالیوود تبدیل به یک جنب و جوش دیوانه وار در تجهیز استودیو ها شد طوری که رد سال 1928 همه آن ها بدنبال این بودند که با شرکت وسترن الکتریک یا دیگران قراردادی برای دستیبای به تکنولوژی ضبط و پخش صدا برسند. در اوایل آن سال همه استودیو های بزرگ از ام جی ام، پارامونت، یونیورسال علاوه بر خرید وسایل شروع به تولید فیلم های مصوت کرده بودند.
گذر از صامت به مصوت مشکلات خود را نیز همراه داشت چرا که استودیو ها باید ست ها را مناسب ضبط صدا و دوربین ها کم صدا می کردند چرا که دوربین های اولیه بسیار پر سر و صدا بودند. همچنین خیلی از بازیگران دوران صامت به سختی می توانستند نقش خود را در فیلم مصوت پیدا کنند چرا که تا به آن روز از صدای خود برای نقش آفرینی استفاده نکرده بودند. این عامل باعث شده خیلی از بازیگرانی که لهجه های عجیب غریب یا صداهای ضعیف داشتند به مرور از صنعت حذف بشند و بازیگران جدیدی با صدای قوی تر و اجرای مسلط به صحنه بیایند. از دیگر چالش های این تغییر صنعت نیاز به آموزش دادن تکنسین هایی برای ضبط صدا از بوم من تا مهندسین صدا بود که بتونند بخش پخش و ضبط صدا را به عهده بگیرند.

هزینه تغییر سالن های سینما نیز بسیار زیاد بود پخش کننده ها باید با بلندگو ها و تقویت کننده های جدید تجهیز می شدند در یک تخمین، به نظر می رسد که استودیو ها بیش از 300 میلیون دلار بین سال های 1928 تا 1930 برای مجهز کردن سالن ها خرج کردند این میزان هزینه باعث می شد که استودیو ها و سالن های سینما زیر بار قرض های سنگین بروند. سالن های کوچکی که در جذب مخاطب مشکل داشتند خیلی زود برشکسته شدند و مخاطب انان خیلی زود جذب سالن های بزرگ تر شدند با اینحال ریسک استودیو ها جواب داد با ورود صدا به سینما، میزان مخاطبین به طرز قابل توجهی افزایش یافت و میزان سود استودیو ها در سال 1928 به میزان 400 تا 600 درصد افزایش یافت. ورود صدا به سینما، فقط صنعت فیلم را تغییر نداد بلکه آن صنعت را بین استودیو هایی که بر صدا ریسک کرده بودند انحصاری کرد.
بیشتر بخوانید: نقش های لنز اولیه در عکاسی
از نظر فرهنگی نیز ورود صدا به سینما، تغییرات زیادی ایجاد کرد. فیلم های مصوت اواخر دهه سوم قرن بیستم، این استاندارد جهانی فیلم های صامت را که متشکل از پانتومیم از اجرای بازیگران بود را از بین برد و بیننده فیلم را اختصاصی کرد چرا که دیگر به این راحتی نمی شد یک نوار فیلم را در نیویورک، پاریس و توکیو فقط با تغییر میان نویس ها پخش کرد بخاطر همین فیلم ها برای پخش در کشور های دیگر با دوبله می شدند تا مخاطبان دیگر بتوانند آن ها را ببینند.
این محدودیت باعث شد که استودیو ها در ابتدای کار از سیستم چند زبانه استفاده کنند و یک فیلم را چند زبانه با بازیگران مختلف در یک ست ضبط کنند مثلا یک فیلم رو در یک لوکیشن با بازیگران مختلف به زبان انگلیسی، اسپانیایی ، فرانسوی و آلمانی ضبط میکردند یا از بازیگرانی که چند زبان بلد بودند استفاده می کردند برای مثال باستر کیتون در اولین فیلم های مصوت خود از دو زبان فرانسوی و انگلیسی استفاده می کرد که البته باعث افزایش مدت زمان فیلمبرداری و افزایش هزینه های فیلم می شد که نتیجه اینکار کاهش بودجه در دیگر در بخش های دیگر فیلم می شد که روی کیفیت کار تاثیر میذاشت.بخاطره مین در اوایل 1930 استودیو ها رو به زیرنویس و دوبله فیلم ها اوردند. با اینحال تاثیر جهانی وورد صدا به سینما انکار ناپذیر بود، صدا زبان سینما را تغییر داده بود و صنعت سینمای هرکشور را مجبور به تغییر کرد.
از طرف دیگر، صدا مسیر های جدیدی برای خلاقیت هنری نیز باز کرده بود اوایل دهه 1930 فیلم های موزیکال طرفداران زیادی پیدا کرده بود چرا که فیلمسازان می توانستند رقص و صدا را برای اولین بار بر روی پرده به طور همزمان پخش کنند بخاطر همین فیلم های موزیکال بخشی از سینمای آن دوران بود، فیلم های کمدی نیز ظرفیت خود را پیدا کردند و با استفاده از لفاظی های کنایه آمیز و تغییر لحن توانستند از کمدی های اسلپ استیک فاصله بگیرند. فیلم های خبری مصوت، اتفاقات جاهای مختلف دنیا را به زندگی آورد و بینندگان توانستند صدای رهبران کشورای دیگر را بشنوند. برای عاشقان سینما، سینمای مصوت یک تجربه شگفت انگیز بود چرا که میتونستند صدای بت های سینمایی خود را بشنوند و آواز بازیگر مورد علاقه خود را به عنوان بخشی از داستان درک کنند. سینمای مصوت بینندگان جدیدی را در خود غوطه ور کرد و این مدیوم را تبدیل به غول سرگرمی جهان تبدیل کرد.
البته که ورود صدا به سینما، خسارت خود را نیز داشت خیلی از بازیگران محبوب دوران صامت حذف شدند و کارگردانانی که نتوانستند وفق پیدا کنند بیکار شدند خیلی از تکنسین هایی که نتوانستند با ادوات جدید کار کنند به ناچار خانه نشین شدند و از این صنعت حذف شدند. افرادی که موزیک زنده در سالن اجرا می کردند دیگر به کار استودیو ها نمیومدند چرا که صدای موسیقی بر روی فیلم ضبط و توسط سیستم های صدا در سالن ها پخش می شد. حتی ورود صدا به سینما نوع فیلمبرداری فیلم ها را تغییر داد اولین دوربین هایی که برای ضبط فیلم های مصوت اجرا می شد معمولا برای جلوگیری از ایجاد صدا ثابت بودند و صحنه ها به نظر خشک و ثابت به نظر میرسیدند بر خلاف اواخر دوران ثابت که دوربین همواره در حال حرکت بود و دینامیک حرکتی خود را داشت.

منتقدین در آن دوران معتقد بودند که فیلم های مصوت، بخش هنری فیلم های صامت را از دست داده است فیلم سازی بزرگی مثل چارلی چاپلین معتقد بود که صدا زیبایی سکوت را از بین برده است و بخاطر همین تا مدت ها از ساخت فیلم مصوت پرهیز کرد و در سال 191 نورهای شهر را به عنوان فیلم صامت با موزیک پخش کرد.
میراث صدا در سینما
صدا، زلزله ای بود که پایه های سینما را لرزاند و باعث مرگ سینمای صامت در سال 1929 شد و باعث تغییر سریع یک صنعت با سرعت باورنکردنی شد.امروزه کارگردانان از صداهای دیجیتال و دستگاههای ضبط پیشرفته برای داستان گویی استفاده می کنند و با افکت های صوتی فضای ذهنی مد نظر خودشان را به ذهن بیننده تلقین می کنند همه این مسیر از ادیسون تا اولین افکت های صوتی در دون خوان، و اولین دیالوگ خواننده جاز تا افکت های صوتی فیلمی مثل سفر ستاره ای نشان دهنده این است که صدا بخش بزرگی از داستان گویی تصویری ماست و بدون آن خیلی از امکانات این صنعت برای ما دست نیافتنیست.
